مطالب کامل درباره سال 2012 ( شایعه یا واقعیت )
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 2522
نویسنده : علی اکبری

اين مسأله هر 26000 سال يکبار اتفاق مي افتد و خورشيد با به هم رسيدن کهکشان و مدار زمين در آسمان مواجه مي شود. دانش امروز داستانهاي ملت هاي مايا و هندوهاي آريزونا و فراعنه را به يک واقعيت علمي اخترشناسي تبديل کرده است.



از هزاران بلکه ميليونها سال پيش بسياري از افراد منتظر اين اتفاق که در 6 سال ديگر روي خواهد داد، مي باشند. 6 سال ديگر زمان پايان دوره بزرگ دوازدهم زمين و خورشيد است که منجر به يک انقلاب مغناطيسي مي شود و لرزشها و زلزله ها به يک امر عادي تبديل مي گردد.



تحقيقات جديد نشانگر اين است که چرخش زمين بر عکس خواهد شد و خورشيد از مغرب طلوع و در مشرق غروب خواهد کرد.



هندوهاي آريزونا اين تاريخ را به دليل برخورد تعدادي از ستارگان در يک مدار ثبت کرده اند، زيرا اين مسأله موجب به وجود آمدن تغييراتي در آب و هوا و حوادث طبيعي محيطي خواهد شد و آغاز مرحله پنجم انسانيت است.



ممکن است اين دانش جديد و تمامي اين نظريات، يک داستان تازه باشد که امکان درست يا نادرست بودن آن وجود دارد.



--------------------------------------------------------------------------------



ناسا: سال 2012 تمام دنیا خاموش می شود





ناسا در هشداری اعلام کرد که یک توفان خورشیدی که در سال 2012 به زمین می رسد موجب خواهد شد که برق تمام دنیا خاموش شود.



به گزارش مهر، در هشدار ناسا و آکادمی ملی علوم آمده است که میلیونها نفر در سال 2012 بدون برق و در نتیجه بدون غذا و دارو خواهند ماند و تمام یخچالها، تلفنهای همراه و ماه واره ها خاموش می شوند.



اتمسفر زمین می تواند از این برخوردها خود را مصون نگه دارد اما خسارات جدی را بر روی ساختارهای اجتماعی و اقتصادی روی زمین وارد می کند.



از ماه دسامبر فعالیت خورشید به آهستگی روبه افزایش می رود. نیروی مغناطیسی این ستاره هر 11 سال یکبار به نقطه ای می رسد که در آن پیک پدیده های فورانهای خورشیدی و پرتاب تاجهای خورشیدی بزرگ مشاهده می شود. این پدیده ها منجر به آزاد شدن میزان زیادی انرژی و تشعشعات می شود. این فورانها می تواند به زمین نیز برسد و منجر به ایجاد توفانهای ژئومغناطیسی زمین شود.



اتمسفر زمین می تواند از این برخوردها خود را مصون نگه دارد اما خسارات جدی را بر روی ساختارهای اجتماعی و اقتصادی روی زمین وارد می کند.



ستاره شناسان این پدیده ها را از سال 1859 رصد کرده اند. در آن زمان یک توفان ژئومغناطیسی ویژه در خطوط تلگراف اروپا و آمریکا اختلال ایجاد کرد. در ماه می 1921 توفان دیگری بسیاری از خطوط برق و تلفن را در دو سر اقیانوس اطلس خارج از استفاده کرد.



در گزارش 132 صفحه ای ناسا و آکادمی ملی علوم آمده است: "انرژی برق کلید فناوری جامعه مدرن امروزی است و تمام زیرساختها و سرویسها به آن وابسته هستند. اگر توفان سال 1859 امروز اتفاق بیفتد به طور حتم خسارتهای اجتماعی و اقتصادی وسیعی برجای خواهد گذاشت."



براساس گزارش نیوساینتیست، در سال 1989 شش میلیون نفر در کبک کانادا به مدت 9 ساعت به سبب یک توفان ژئومغناطیسی که 10 برابر ضعیف تر از توفان سال 1921 بود بدون برق ماندند. اگر حادثه ای مشابه آنچه که در سال 1921 رخ داد تکرار شود تعداد افراد بدون برق به 130 میلیون نفر افزایش خواهد یافت و تکرار حادثه ای مشابه سال 1859 که بسیار قویتر از توفان 1921 بود دو هزار میلیارد دلار خسارت وارد خواهد کرد.

به گفته دانشمندان ناسا، پیک بعدی این توفانهای خورشیدی بین سالهای 2012 و 2013 خواهد بود که جامعه علمی هنوز بر سر شدت فعالیت خورشید در این دوره جدید به توافق نرسیده اند.

__________________



آيا در سال 2012 دنباله داري با زمين برخورد مي کند؟





بر اساس پیشگویی های شوم، یک چیز بزرگ باید با ما برخورد کند. وقتی می گویم " یک چیز بزرگ" مقصدم یک جسم آسمانی غیر قابل کنترول (یعنی سیاره ایکس یا نیبیرو، یا یک شعله کشنده خورشید) و وقتی می گویم "ما"، مقصدم سیاره زمین است. بنظر میرسد که چسپاندن سناریو های شوم به آخر تقویم "طولانی" مایا های قدیم در میان نویسندگان، سایت های انترنتی، مستند سازان و ویدیو های یوتوپ به سرعت در حال رشد می باشد. بر اساس این سناریو در 21 دسامبر یا همان روز های سال 2012 باید یک اتفاق بدی بیافتد.احتمالا عمده ترین اختلاف میان سناریو های سال 2012 و پیش گویی های شوم گذشته این است که هر پیش گویی ممکن ( غیر ممکن یا غیر محتمل) منادی یک سرنوشت مرگبار یا نابود کننده برای زمین بوده اند.







بنابرین، با هدف بررسی سناریوی های شوم، می خواهم تا بر نظریه موجودیت یک دنباله دار در اعماق فضا که با آهستگی مدار خود را به سوی زمین تغییر میدهد، درنگ نمایم. اما قبل از اینکه نگران شوید، باید از شنیدن اینکه نظریه برخورد یک دنباله دار با زمین در سال 2012 کاملأ بی اساس است، خوشحال شوید. زیرا تا حالا چنین چیزی دیده نشده و با قاطعیت می گویم که هیچ شواهدی وجود ندارد که بگوید در سال 2012 یک دنباله دار با زمین برخورد می کند. حالا می گویم چرا...







بازار یابی روز رستاخیز



بر اساس گفته بعضی از گمراه کنندکان، چهار سال بعد از امروز یعنی دقیقأ در 21 دسمبر 2012 جهان به آخر میرسد. پیش گویان همیشه تقویم مایا ها و ( وعده های کتب آسمانی، طالع بینی یی چینگ و لوح های باستانی سومری ها) را به مثابه ثبوتی برای ادعای خویش پیش می کشند. اما متأسفانه اکثر تئوری های روز رستاخیز بر اساس برداشت های نادرست علمی و دروغ های به ظاهر حقیقی می باشند. گاهی هم بخاطر فروش کتب و جلب توجه خوانندگان سایت های علمی - تخیلی می باشد. گذشته از همه، جز ترس و وحشت دیگر سودی برای مردم ندارند.



حتمأ تا کنون در چندین سایت درباره برخورد سیارک 2012 چیزهایی خواند اید. حالا ما هم در اینجا می خواهیم این مسئله را با دقت بررسی کنیم و ببینیم که آیا واقعأ یک سیارک در مسیر برخورد با زمین قرار دارد یا خیر. خلاصه کلام با قاطعیت می گویم که هیچ خطر برخورد قریب الوقوع یک دنباله دار با زمین وجود ندارد.







خطر دنباله دار















قبل از اینکه به ادعای سناریوی روز شوم نظر بیاندازیم، نخست باید خطر برخورد یک دنباله دار را با زمین بررسی نماییم. همه میدانند که در گذشته دنباله دار هایی با زمین برخورد کرده و بدون شک در آینده هم زمین هدف برخورد دنباله دار ها قرار می گیرد، اما حد اقل برای چند دهه از خطر برخورد دنباله دار یا سیارک در امان هستیم. در واقع، شهاب ها بصورت قطعه سنگ ها در مقایسه با دنباله دار های یخی تعداد شان خیلی کم اند و در طول سال چندین شهاب سنگ بزرگ با زمین برخورد نموده مثلأ ( به شهاب سنگ 2008 TC3 بنگرید که اولین برخورد اتموسفیری شهاب با اتموسفیر زمین بود)







هر چند خیلی به ندرت، اما سیارک ها با سیارات برخورد می کنند. در سال 1994 دیدیم که چگونه توده های دو کیلومتری سیارک شومیکر لی 9 وارد اتموسفیر سیاره مشتری شدند و به همین خاطر از دیدن یک دهانه یا گودال بزرگ در نتیجه برخورد یک سیارک یا دنباله دار در زمین نباید خوشحال شویم. جرقه های نور ثبت شده در اثر برخورد توده های شومیکر لی با مشتری باعث گردید تا تلاش مان در جهت بررسی آسمان را افزایش دهیم تا از یک خطر احتمالی و ناگهانی باخبر باشیم. هر چند شمار زیادی از اجرام مجاور زمین مشخص شده اند، اما تعداد کمی از آنها تهدیدی برای ما شمرده می شوند.









توده های شومیکر لی 9 – ناسا







در سال 2006 میلادی وقتی سیارک 270 متری آپوفیس 99942 در صدر فهرست میزان اثرات خطر قرار گرفت باعث یک تحرک عجیب در میان اخترشناسان شد. انتظار میرود سیارک آپوفیس با مصئونیت و بدون خطر در سال 2029 از کنار زمین عبور کند. اما به علت انحراف های گرانشی زمین در سال 2029، احتمال دارد سیارک آپوفیس از یک محلی بنام "سوراخ کلید" گرانشی عبور کند و باعث برخورد آن با زمین در 13 هم اپریل 2036 گردد. هنوز هم احتمالات را نمی توان رد کرد. با وجود این آیا حاضرید تا بر سر برخورد آپوفیس با زمین قمار بزنید؟



توده های سنگی دیگری نیز در فضا سرگردانند، اما اکثر شان بی خطر اند و تهدیدی برای زندگی روزمره مان در سال 2012 ایجاد نمی کنند.







پس به نظر میرسد که ما از هر گونه برخورد آسمانی در أمان هستیم. اما بدین معنی نیست که هرگز چیزی با ما برخورد نخواهد کرد و یا یک گوی آتشین در آسمان پدیدار نخواهد شد (سنگ آسمانی کانادا در 21 نومبر و تازه ترین آن در 6 ام دسمبر بر فراز کولورادو را بخاطر بیاورید که بزرگترین برخورد توسط یک دنباله دار 10 تنی بوده). اما بدین معنی نیست که طی (چند سال آینده یکی از اجرام را در مجاورت زمین کشف نخواهیم کرد، شاید همین فردا یک جرم را در نزدیکی زمین ببینیم) اما تا هنوز هیچ دلیل آشکاری بر برخورد نابود کننده بشریت در سال 2012 وجود ندارد. هر گونه ادعا علیه این موضوع غلط و دروغ است.







داده های ایراس







یک تصویر مشهور در وبت سایت سیاره ایکس. این یک سیاره ایکس است و یا فقط یک کهکشان جوان؟



ناسا.



ماه واره فراسرخ اخترشناسی به مدت 10 در سال 1983 بصورت یک تلسکوپ در مدار زمین در گردش بود. این تلسکوپ فراسرخ با بررسی سراسر آسمان، فرا درخشندگی کهکشان های جوان و "ابر" های میان کهکشان را به خوبی رصد نمود. اما قبل از اینکه این داده ها بررسی و مطالعه شوند اکثر رسانه ها بخصوص (واشنگتن پست) نوشتند که بعضی از این اجرام می توانند سیاره ایکس افسانه ای در بیرون از منظومه شمسی ما باشد. این یکی از تئوری های مهمی است که پیش گویان روز رستاخیز آن را به مثابه یک دلیل بر موجودیت سیاره ایکس عنوان می کنند. چندین نویسنده با استفاده از براهین مشکوک ادعا نمودند که رصد های قبلی به خوبی نشان می دهد، سیاره ایکس همان سیاره "نیبیرو" سومری هاست. اما نیبیرو یک کوتوله خاکستری است. در این تئوری، مرگ و نابودی، بشمول پیدایش نسلی از بیگانگان بنام انوناکی (یعنی اجداد بیگانه ما که سیاره خود را دوباره می خواهند) یکی پی دیگر بوجود می آیند. چه افسانه زیبای علمی که هیچ ریشه در واقعیت علمی ندارد. پس این سیاره ایکس همان "دنباله دار 2012" است؟ اگر (اگر می خواهید این واقعیت را که یک دنباله دار یک سیاره نیست، نا دیده بگیرید، پس به یک کوتوله خاکستری هم کاری نداشته باشید).



برای اینکه کاملأ باورتان شود که تئوری دنباله دار 2012 و سیاره ایکس کاملأ پوچ است، کمی در مورد محل یا موقعیت این دنباله دار ادعا شده فکر کنید.



جمع بندی



واقعیت این است که تئوری سیاره ایکس دروغ است، اما تئوری دنباله دار حتی کاذب تر از آن. در ضمن شانس نابودی سیارات درونی منظومه شمسی در اثر پیچ و تاب خوردن یک سیاره بزرگ در سال 2012 و احتمال برخورد یک دنباله دار در همان سال، برابر با صفر است.







اما آینده را نمی توان پیش بینی کرد و هیچ پیشگویی گذشتگان هم نمی تواند سناریوی مدرن نجومی "پایان جهان" را مشخص کند. من مطمئن هستم که به دلایل معنوی و مذهبی سال 2012 یک سال خاص خواهد بود که بر سر آن نمی توان بحث کرد. اما پیشگویانی که با هدف رسیدن به منافع شخصی، علم امروزی را برای اثبات پیش گویی های غلط شان بکار می برند، نه تنها کار غیر مسئولانه، بلکه خیلی هم خطرناک برای بشریت میکنند.



منبع :universetoday.com



در سال 2012 هیچ نوسان مقناطیسی در زمین رخ نمی دهد





به تاریخ 21 دسبمر 2012 میلادی زمین یعنی خانه مشترک همه انسان ها یک رویداد بسیار قوی را تجربه می کند. این بار صحبت در مورد سیاره X یا فوران کشنده خورشیدی نیست، بلکه این رویداد در داخل هسته درونی زمین رخ میدهد و باعث یک تغیر مصیبت بار در میدان مقناطیسی که حمایت گر ماست می گردد. در نتیجه ما نه تنها شاهد کاهش سریع استقامت میدان مقناطیسی خواهیم بود بلکه قطب های میدان مقناطیسی هم سریعأ جابجا می شوند ( یعنی قطب شمال مقناطیسی بجای قطب جنوب و برعکس جابجا می شوند.) خوب این پیش بینی برای ما چه معنی می دهد؟ یعنی اگر به پیش گویی ها در مورد سرنوشت شوم باور دارید، متوجه باشید که با جابجا شدن میدان های مقناطیسی، زمین توانایی دفاع در برابر تابش های خورشیدی را از دست می دهد و در برابر مقدار زیاد تشعشات خورشیدی قرار می گیرید. ناوگان عظیم ماه واره های مخابراتی و نظامی از مدار سقوط می کنند و باعث ایجاد هرج و مرج در زمین می شوند. نا آرامی های اجتماعی، جنگ، قحطی و سقوط اقتصادی رخ می دهد و بدون داشتن سیستم GPS یا موقعیت یاب جهانی، تمام هواپیما ها سقوط می کنند...











با استفاده از پیش گویی مایا ها ( اقوامی که بین سالهای 250 تا 900 قبل از میلاد در محدوده مکسیکوی (مکزیک) امرزوی زندگی می کردند و در نجوم تبحر و مهارت های زیادی داشتند که در مقاله جداگانه، پیشگویی این قوم برای سال 2012 را برایتان آماده می سازم) به مثابه یک بهانه برای ایجاد روش های جدید و انفجار کننده که در اثر آن سیاره ما ممکن نابود شود، پیش گویان تئوری سال 2012 از جابجایی جاذبه زمین مثل اینکه در سنگ نهفته باشد، استفاده نموده اند. حقیقتأ ب ه علت این است که دانشمندان گفته اند، این اتفاق ممکن در یک دوره چهار ساله اتفاق می افتد. اما دریغا، با اینکه این تئوری یک اندازه حمایت علمی را همراه دارد، هیچ کسی نمی تواند جابجایی میدان های مقناطیسی را که احتمال دارد در روز های آینده و یا در هزاره بعدی اتفاق بیافتد، پیش گویی کند.















اولأ، اجازه دهید تا تفاوت میان جابجایی میدان مقناطیسی و جابجایی قطب های زمین را برای شما توضیح دهم. جابجایی میدان مقناطیسی تغیر در میدان مقناطیسی زمین است که طی آن قطب مقناطیسی شمال زمین به قطب جنوب مقناطیسی می رود و در نتیجه قطب های مقناطیسی جابجا می شوند. هرگاه چنین اتفاق بیافتد، قطب نمای ما دیگر به سمت شمال نه بلکه به سمت انترکتیکا یا قطب جنوب نشان خواهد داد. اما جابجایی قطب ها که تقریبأ یک رویداد مشابه است چندین بار در دوره تکامل منظومه شمسی ما رخ داده. به گونه مثال دو سیاره منظومه ما از این رویداد متأثر شده و قطب های شان جابجا شده اند؛ مثلأ زهره ( که بر خلاف جهت دیگر سیارات می چرخد، در اثر چند رویداد بزرگ مانند برخورد سیاره ی، قسمت فوقانی آن با قسمت پائین آن جابجا شده) و اورانوس ( که به پهلو می چرخد، در اثر یک برخورد یا به علت اثرات گرانشی مشتری یا زحل از محور خود بیجا شده است). اکثر نویسندگان بشمول (پیش گویان سرنوشت شوم) جابجایی میدان مقناطیسی و جابجایی قطب های زمین را طوری یاد آور شده اند که گویا یک چیز اند. اما مسئله این طور نیست.







نخست در مورد جابجایی میدان های مقناطیسی...









این اتفاق چند بار رخ می دهد؟

دلایل جابجایی میدان های مقناطیسی درست فهمیده نشده، اما این مسئله کاملأ با قسمت درونی زمین ارتباط دارد. وقتی سیاره ما در گردش است، هسته مذاب آهنی آن به راحتی در جریان می باشد و باعث می گردد تا الکترون ها نیز به راحتی جریان پیدا کنند. این حرکت حرارتی، ذرات شارژ یا بار دار میدان های مقناطیسی ای را ایجاد می کنند که مرکز آنها در قطب های شمال و جنوب زمین قرار دارند. این پروسه بنام عملکرد دینام (مولد جریان دائم) یاد می شود که تقریبأ باعث ایجاد میدان مقناطیسی شبیه آهنربا می گردد و به این میدان ها اجازه می دهد تا سیاره ما را کاملأ در داخل خود بپوشاند.















این میدان مقناطیسی با عبور از هسته و پوسته زمین به فضا پیش رفته و مانند کره مقناطیسی یا حباب حفاظتی که همواره در اثر وزش باد های خورشیدی آشفته می شود، زمین را حفاظت می کند. از آنجائیکه ذرات باد خورشید همیشه دارای شارژ می باشد، میدان مقناطیسی زمین آنها را منکسر نموده و به نوک یا نقطه مناطق قطبی جائیکه خطوط میدان مقناطیسی باز می باشد، هدایت می کند و در آنجا بصورت شفق های قطبی دیده می شوند. معمولأ این وضعیت طی چندین قرن ادامه پیدا می کند (یعنی یک میدان مقناطیسی پایدار که از مناطق شمال تا جنوب امتداد یافته)، اما بعضی اوقات دیده شده که میدان مقناطیسی جابجا شده و قوت آن نیز دگرگون می شود. اما چرا این اتفاق می افتد؟











در این جدول جابجایی قطبی زمین طی 160 میلیون سال اخیر نشان داده شده. رنگ سیاه= قطبیت نورمال، سفید= جابجایی قطبی.



باز هم ما نمی دانیم. فقط می دانیم که این جابجایی طی چند میلیون سال اتفاق افتاده و بر اساس رسوبات فرو مقناطیسی، این اتفاق آخرین بار حدود 780 هزار سال قبل رخ داده. اما یک تعداد مقالات وحشت برانگیز می گویند که جابجایی مقناطیسی " با نظم کار ساعت" رخ می دهد که این مسئله اصلأ واقعیت ندارد. طوریکه در این نمودار دیده شده، جابجایی مقناطیسی طی 160 میلیون سال بصورت نامنظم رخ داده. اطلاعات دراز مدت نشان می دهد که طولانی ترین دوره پایدار میان "جابجایی" میدان های مقناطیسی حدود 40 میلیون سال (در جریان دوره کرتاسه یا دوران وفور گچ در زمین؛ یعنی 65 میلیون سال قبل از میلاد) و کوتاه ترین دوره آن حدود چند صد سال قبل بوده.







بعضی از تئوری های سال 2012 (پیشگویی های فوق را بنام تئوری های 2012 می گویند) نشان می دهند که جابجایی مقناطیسی به دوره 11 ساله خورشید ارتباط دارد، اما برای حمایت از این گونه ادعا هم هیچ گونه شواهد علمی وجود ندارد. هیچ اطلاعاتی تا هنوز بدست نیامده که ارتباط خورشید و زمین را در تغییرات قطب های مقناطیسی نشان دهد. (خورشید طی 4.5 میلیارد سال گذشته همانند یک ستاره با سوزاندن هیدروژن به هیلیوم بصورت آرام می درخشید و این جریان در واقع نگرانی ما انسان ها را از هر گونه خطر رفع می سازد، چون زندگی در روی زمین به آرامش و پایداری خورشید وابسته است. اما تغییرات منظمی هم طی دوره های کوتاه در خورشید رخ داده که طی آن خورشید فعال و جالب می باشد. این دوره فراز و نشیب در فعالیت خورشید را بنام دوره خورشید یاد می کنند)





بنابرین، تردید تئوری روز رستاخیر در جابجایی مقناطیسی زمین نشان می دهد که این اتفاق با نظم کار ساعت ( بطور منظم) اتفاق نمی افتد و هیچگونه ارتباطی هم به حرکت خورشید ندارد. در هر صورت ما بدهکار یک تکان یا چرخش ناگهانی مقناطیسی نیستیم، چون نمی توانیم پیش بینی کنیم که دفعه بعد کی اتفاق می افتد، اما ظاهرأ این اتفاق ناگوار و خطرناک در گذشته ها بصورت تصادفی اتفاق افتاده است.













چه چیزی باعث جابجایی مقناطیسی زمین می شود؟

تحقیقات در واقع گامی در جهت درک حرکت یا پویایی درونی زمین است. بعد از مطالعه قسمت اول مقاله حالا می دانید که وقتی سیاره ما در گردش است، هسته مذاب آهنی آن به صورت پایدار طی صده های متوالی فعالیت و جریان داشته. اما به دلایل مختلف در جریان جابجایی مقناطیسی، ناپایداری ها باعث قطع تولید یکنواخت میدان مقناطیسی سراسری شده و چرخشی را در قطب ها بوجود آورده.





بشر میدان مقناطیسی را از چندین صد سال قبل می شناسد و حتی از قرن 12 میلادی بدینسو قطب نما جهت قطب شمال را به ما نشان می دهد. حیوانات هم برای جهت یابی از قطب شمال استفاده می کنند و ما هم به همین دلیل با وابستگی به آن رشد نموده ایم. تا هنوز در مورد میکانیزم یا کارکرد میدان های مقناطیسی که در هسته بیرونی زمین نهفته است، زیاد نمی دانیم. اما با امید کسب اطلاعات بیشتر در این مورد یک تن از دانشمندان فیزیک نجومی بنام دان لاتروپ از دانشگاه مریلند سعی نمود تا این معما را با ساخت یک نمونه کوچک زمین حل کند. این گوی فلزی زمین که قطر آن 3 متر است بر روی یک دستگاه نصب شده و با سرعت 80 مایل (128 کیلومتر) در ساعت که سرعت استوای زمین است، می چرخد. بخاطر شبیه سازی هسته مذاب زمین، لاتروپ هم نمونه کوچک خودش را پر از فلز مذاب می کند. تمام این نمونه 26 تن وزن دارد.







ناگفته نماند که این سومین تلاش لاتروپ برای ایجاد میدان مقناطیسی زمین است. دو تلاش قبلی او در اندازه های کوچکتر بود و حالا مجبور شده تا این نمونه بزرگتر را توسط یکی از شرکت های تولید کننده تجهیزات سنگین بسازد.







اعتقاد دانشمندان بر این است که هسته بیرونی مذاب زمین که 3200 کیلومتر پائین تر از پوسته زمین آغاز می شود، میدان مقناطیسی سراسری زمین را تولید می کند. عملکرد پویائی یا مولد جریان دائم به نحوی از طریق تعامل جریان آهن مذاب آشفته ( که نهایت توانایی جریان) را دارد با چرخش زمین ایجاد می شود.







آقای لاتروپ در نمونه خویش بجای آهن مذاب از سودیم مذاب استفاده می کند. اولأ حفظ آهن مذاب در چنین شرایط بی نهایت داغ و خطرناک است. ولی سودیم در درجه بسیار پائین تر بصورت مایع نگهداری می شود ( یعنی تقریبأ در صد درجه سانتی گرید). اما در استفاده از سودیم مذاب بخاطر شبیه سازی آهن مذاب، خطراتی جدی وجود دارد. اولأ در هوای آزاد به شدت قابل احتراق و در تعامل با آب واکنش بسیار شدید دارد. بپس باید نهایت احتیاط را به خرچ داد. هرچند این آزمایش خطرناک است، ولی بخاطر نبود هیچگونه روش مستقیم برای اندازه گیری هسته بیرونی زمین، بسیار هم می باشد.







به گفته خود لاتروپ وضعیت هسته زمین به مراتب از سطح خورشید داغتر و خطرناکتر است و تحت فشار بسیار شدید قرار دارد. بنائأ هیچ نوع روش و تکنیک قابل تصور برای آزمایش مستقیم آن وجود ندارد.







چرخش یا حرکت این گوی سنگین باید باعث آشفتگی در جریان سودیم مایع شود و امیدواریم تا بتواند میدان مقناطیسی را بوجود بیاورد. امید بر آن میرود تا این آزمایش چندین معما دیگر را نیز حل کند؛ یعنی میکانیزم های مربوط به جابجایی قطب های مقناطیسی. از آنجائیکه میدان های مقناطیسی در گذشته هم چندین بار جابجا شده، شاید چرخش طولانی این نمونه بتواند باعث جابجایی قطب های مقناطیسی گردد. در ضمن این آزمایش با استفاده از فلز مذاب می تواند بر چگونگی این شرایط در این جابجایی قطب ها نیز روشنی بیاندازد.







طی آزمایشات گذشته دانشمندان فلز مذاب را از طریق لوله در نمونه های آزمایشی تعبیه کرده بودند، اما این آزمایش امکان می دهد تا فلز بصورت طبیعی خود را تنظیم و جریان آشفته را بوجود بیاورد. تا هنوز نمی دانیم که آیا این آزمایش میدان مقناطیسی را بوجود می آورد یا خیر، ولی باید به درک ما از ایجاد میدان مقناطسی در درون سیاره کوچک ما کمک کند.







فراز و نشیب قوت میدان های مقناطیسی

تحقیقات جدید درباره میدان های مقناطیسی زمین که به تاریخ 26 سپتمبر در نشریه ساینس به چاپ رسید می گوید که میدان مقناطیسی زمین آنگونه که قبلأ تصور می کردیم، ساده و آسان نیست. علاوه بر دو قطبی بدون میدان ها (شمال- جنوب) میدان های ضعیف تری هم در سراسر سیاره دیده شده که احتمالأ در هسته بیرونی زمین تولید می شوند.







بعد از اندازه گیری ها، دیده شد که میدان های مقناطیسی از نظر قوت با هم بسیار متفاوت اند و یک واقعیت مسلم دیگر این است که قوت میدان های مقناطیسی در حال کاهش می باشند. تحقیقات تازه که توسط دیرینه شناس زمین آقای برید سینجر از دانشگاه ویسکنسون منتشر شده می گوید که میدان مقناطیسی ضعیف در جابجایی مقناطیسی بسیار مهم می باشد. اگر قوت میدان دو قطبی (شمال-جنوب) در مقایسه با قوت ضعیف میدان های پراکنده مقناطیسی کاهش یابد، در آنصورت احتمال جابجایی قطب های مقناطیسی وجود دارد.







آقای سینجر می گوید: "میدان ها همواره پایدار نیستند، انتقال گرما و ماهیت جریان هم تغییر می کند و می تواند باعث ایجاد دو قطبی گردد که شدت و استقامت آن هم کم و زیاد می شود. زمانی که بسیار ضعیف می شود، توانایی لازم برای رسیدن به سطح زمین را ندارد و آنگاه شاهد غیر محوری شدن دو قطب خواهیم بود که قطب ضعیف تر آن برای همیشه عقب می ماند". گروه تحقیقاتی سینجر، نمونه های گدازه های آتشفشانی باستانی باقیمانده از آتشفشان های تاهیتی و آلمان بین 500 تا 700 هزار سال قبل را ارزیابی نمودند. با ارزیابی دقیق منرال های غنی آهن که بنام مگنتیت یاد می شوند، تحقیق کنندگان توانستند تا به مسیر میدان های مقناطیسی دست یابند.







چرخش الکترون ها در درون منرال به وسیله میدان مقناطیسی قوی انجام می شود. در زمان قوت میدان دو قطبی، این الکترون ها به جهت قطب شمال مقناطیسی اشاره می کنند. اما در زمان تضعیف میدان دو قطبی، الکترون ها به هر جهتی که میدان قوی باشد اشاره می کنند. تحقیق کنندگان فکر می کنند، زمانیکه میدان مقناطیسی ضعیف پائین تر از یک حد معین کاهش می یابد، میدان های پراکنده، میدان های دو قطبی را از محور خارج می سازند و باعث جابجایی قطب های مقناطیسی می شوند.







سینجر می گوید "میدان های مقناطیسی یکی از ویژگی های مهم زمین شمرده می شوند که تا هنوز بزرگترین معمای علم می باشند. اما بیجا شدن قطب ها چیزیست که بشر صد ها سال به دنبال آن است".







میدان مقناطیسی پر خم و پیچ

با اینکه به نظر میرسد که قوت میدان مقناطیسی رو به کاهش است، ولی در مقایسه با نوسانات اندازه گیری شده در گذشته دیده شده که بالاتر از حد اوسط قرار دارد. بر اساس تحقیقات دانشکده اقیانوس شناسی ساندیگو، اگر قوت میدان مقناطیسی با این سطح همچنان کاهش یابد، در آنصورت میدان دو قطبی مقناطیسی طی 500 سال به 0 میرسد. اما به احتمال زیاد میدان مقناطیسی دوباره قوت یافته و به حالت اولش باز می گردد؛ یعنی چیزی که طی چند صد سال با نوسان طبیعی وجود داشته.







موقعیت قطب های مقناطیسی در شمال و انترکتیکا نیز عجیب و حیرت انگیز به نظر میرسند. به گونه مثال در قرن 20 قطب شمال مقناطیسی در قسمت های بالای کانادا از 10 کیلومتر در سال به 40 کیلومتر افزایش یافته است. گمان بر این است که اگر قطب شمال مقناطیسی با همین میزان ادامه یابد طی چند دهه از شمال امریکا خارج شده و وارد سایبریا می شود. ولی این یک پدیده جدید نیست. چون اولین یافته های جیمز روز در سال 1931 به صد ها مایل خم و پیچ خورده (حتی اندازه گیری های امروزی سرعت این روند را نشان می دهد)







پس هیچ اتفاق شومی در راه نیست؟

جابجایی مقناطیسی یکی از عرصه های مجذوب کننده تحقیقات ژئوفیزیکی به شمار می رود که به مدت چندین سال دانشمندان فیزیک و زمین شناسان را به خود مشغول خواهد داشت. با اینکه نیروی محرک نهفته در پشت این پدیده تا هنوز کاملأ شناخته نشده، اما هیچ دلیل علمی موثق وجود ندارد که نشان دهد این جابجایی به تاریخ 21 دسمبر 2012 اتفاق می افتد.







برعلاوه، اثرات این اتفاق یا جابجایی بالاتر از حد یک اعتیاد به ما نفوذ کرده. آیا باید این جابجایی مقناطیسی را در زمان حیات خویش تجربه کنیم ( که به احتمال زیاد نه)، ولی احتمال ندارد که در اثر باد خورشیدی زنده سوزانده شویم و یا حتی توسط تشعشتات کیهانی محو گردیم. حتی احتمال ندارد که حادثه انقراض گونه ها را تجربه کنیم (روی همرفته انسان اولیه – همو اریکتوس جابجایی مقناطیسی را به راحتی پش سر گذاشته و طی آن دوره زندگی کرده). به احتمال زیاد در زمان جابجایی یا مستقر شدن میدان های مقناطیسی در موقعیت جدید، شفق ها را در تمام ارتفاعات زمین تجربه خواهیم نمود و ذرات شارژ داری که از فضا می آیند، شاید یک مقدار افزایش یابند (اما به خاطر داشته باشید که تضعیف میدان مقناطیسی به معنی این نیست که هیچگونه حفاظت مقناطیسی نداشته باشیم)، چون در حد زیاد توسط اتموسفیر ضخیم و چگال محافظت می شویم.







درست است که ماه واره ها گرفتار نقص کاری و پرندگان مهاجر گیچ و آشفته می شوند، اما پیش گویی نمودن سقوط زمین یعنی پایان همه چیز مثل آب خوردن آسان نیست.



جمع بندی



•جابجایی مقناطیسی ماهیت آشفته و بی نظم دارد. هیچ راهی برای پیش بینی آن نداریم.



•تضعیف میدان مقناطیسی زمین به معنی این نیست که در آینده نزدیک همه چیز نابود می شود. اگر قوت میدان مقناطیسی را با اندازه گیری ها از چند میلیون سال اخیر مقایسه کنیم دیده می شود که " بالاتر از حد اوسط" است.



•قطب های مقناطیسی بر اساس موقعیت جغرافیایی موقعیت ندارند، بلکه (با سرعت مختلف) در حال حرکت اند.



•هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهنده فشار بیرونی بر حرکت مقناطیسی داخلی زمین باشد. بنابرین، هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهنده ارتباط میان دوره یا سیکل خورشیدی و جابجی قطب های مقناطیسی زمین باشد. فکر سیاره X را هم از ذهن تان دور کنید.



پس، هنوز هم فکر می کنید که در سال 2012 جابجایی قطب های مقناطیسی رخ می دهد؟ من که این طور فکر نمی کنم.







یکبار دیگر همه دیدیم که یک سناریو یا پیشگویی دیگر برای سال 2012 ناقص از آب در آمد. هیچ شکی وجود ندارد که جابجایی مقناطیسی زمین در آینده اتفاق بیافتد، ولی ما در مورد یک محدوده یا میزان زمانی (با خوشبینی) بین 500 تا چند میلیون سال صحبت می کنیم و با اطمینان می گویم که طی چهار سال آینده اتفاق نمی افتد... و به نظر من زندگی با خوشبینی به مراتب بهتر از بدبینی است.

آيا اسرائيل در سال 2012 محو خواهد شد؟





چند هفته قبل مقاله اي در خصوص نابودي اسرائيل در سال 2022 منتشر شد که بر اساس نوشته هاي ديني قديم و پيشگويي هاي عده اي از تحليل گران از جمله محمد النجار بود. محمد نجار در يکي از مقالاتي که در سال 1994 به رشته تحرير درآورد پيش بيني کرده بود که آمريکا در سال 2008 داري يک رئي س جم هور سياهپوست خواهد بود و چنانکه مي بينيم امري بود که اتفاق افتاد . همين موضوع باعث شد تا مقالات مربوط به نابودي اسرائيل درسال 2022 را مجددا مرور کنم که اين امر مرا به ملاقات با عالم و متفکر فلسطيني "بسام نهاد جرار" راهنمايي کرد وي که در اردوگاه "الابعاد" مخصوص ره بران حماس و جهاد اسلامي در "مرج الزهور" در جنوب لبنان ساکن است ضمن اين ديدار به تشريح مطالعات خود در اين خصوص پرداخت که بعدها نيز کتابي در اين زمينه منتشر شد که بسيار مورد توجه عموم مردم نيز قرار گرفت.



موضوعي که امروز به آن مي پردازيم نابودي اسرئيل در سال 2012 است که تاريخي است بسيار نزديک به سال جاري و به عبارت ديگر تاريخي است که بسياري از ما اميد داريم شاهد آن باشيم . اما اين خبر مسرت بخش جداي از خبر بد نابودي جهان در سال 2012 نيست.



از سويي ديگر حاخامات و جادوگران يهودي معتقدند که سرنوشت عالم مرتبط به سرنوشت و بقاء اسرائيل است و نابودي اسرائيل در سال 2012 به معناي پايان اين جهان است .



فرقه اي از مسيحيان نيز معتقدند که مسيح در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و ظهور مسيح به منزله نابودي جهان است . اين افراد پيش بيني هاي خود را از منابعي همچون تورات و زبور اخذ کرده اند اما در اديان و تمدنهاي و فرهنگهاي ديگر نيز شاهد اين پيش بيني هستيم که پايان جهان در سال 2012 مي باشد بدون اينکه اين موضوع را به تاريخ نابودي اسرائيل مربوط بدانند.



اين در حالي است که برخي از دانشمندان اسلامي معتقدند که نابودي اسرائيل در سال 2012 شروع نابودي ظلم و شر در جهان بوده اما لزوما به معناي نهايت و پايان اين جهان نيست.



به هر حال شايد بسياري از ما آرزوي نابودي اسرائيل را داشته باشيم ولو به قيمت نابودي کل جهان .



آنچه در اين مقاله به آن مي پردازيم تخفيف مدت ده سال از سال 2022 به 2012 نيست بلکه بر اساس مطالعات علمي و ديني انجام شده مي باشد . فهد الاحمدي در اين خصوص مي گويد : در سال 1986 دانشمندان زمين شناسي لرزشهاي الکترومغناطيس را از عمق صخره هاي زمين دريافت و ثبت کردند که قدرت آن به 7.6 هرتز در ثانيه مي رسيد و به زودي متوجه شدند که اين لرزشها بطور هماهنگ و مساوي در تمام نقاط زمين وجود دارد و قابل ثبت و اندازه گيري مي باشد . دانشمندان اين لرزشهاي الکترومغناطيس را خاص کره زمين دانسته و به آن لقب "ضربات نبض زمين " را اطلاق نمودند .



با مطالعات بيشتر بر روي اين امواج الکترومغناطيس مشخص شد که شدت اين امواج در حال کاهش بوده بطوريکه برخي از دانشمندان معتقدند اين امواج تا سال 2012 بطور کلي محو خواهد شد . همانطور که مي دانيم کره زمين داراي يک جو مغناطيسي در اطراف خود بوده که محافظ زمين در برابر پرتو ها و اشعه هاي خطرناک کيهاني مي باشد . جهت اين ميدان مغناطيسي در طي عمر زمين بارها دستخوش تغيير شده بطوريکه سنگهاي حاوي عنصر آهن در صخره هاي آتشفشاني اين موضوع را تاييد ثابت مي نمايد . در عصر کنوني نيز اين حوزه مغناطيسي به شدت در حال کاهش مي باشد بطوريکه بعضي از دانشمندان معتقدند اين حوزه مغناطيسي قبل از اينکه مجددا به تدريج به حالت ارتفاع در لرزشهاي الکترومغناطيسي باز گردد تا سال 2012 بطور کامل ناپديد خواهد.



اين تاريخ دقيقا در مقاله اي قديمي باعنوان " آيا جهان در سال 2012 پايان خواهد يافت" آمده است . در اين مقاله بر اساس پيشگويي سرخپوستان " مايا" نهايت جهان در اين تاريخ پيش بيني شده است . هر چند ملل متعددي سعي در پيش گويي تاريخ پايان جهان نموده اند اما تمدن " مايا " در امريکاي لاتين با رسم جداول رياضي و محاسبات فلکي دقيق و پيچيده اي تعداد زيادي از بلاياي آسماني و اتفاقات طبيعي و اموري از قبيل سيل و طوفان و خشکسالي را بطور دقيق پيش بيني و ثبت نموده است .



اما پيشگويي بزرگ مايا در خصوص تاريخ پايان اين جهان مورد توجه بسياري از مورخين قرار گرفته زيرا اين پيشگوييها نه بر اساس اساطير و خرافات و پيش گويي هاي منجمان بلکه بر اساس محاسبات دقيق رياضي و متابعت ان در زماني طولاني صورت گرفته است .



نکته قابل توجه در اين خصوص تنها حقايق زمين شناسي در اين خصوص نبوده بلکه تمدنهاي جهاني ديگري در اين عقيده مشترک هستند که سال 2012 سالي مصيبت بار براي جهان است .مثلا در آسيا در کتابهاي منجمين چيني آمده است که مدت "امپراطوري شانج " که از سال 1766 قبل از ميلاد مسيح در چين حکومت مي کرده اند بمدت 3778 سال و تا پايان جهان ادامه خواهد داشت و اين تاريخ تقريبا مطابق با سال 2012 ميلادي مي باشد .



در فرانسه نيز بر اساس پيش گويي هاي نوستراداموس " مستشار ملک شارل نهم " آمده است که سيارات منظومه شمسي در پايان دو هزار سال دچار آشفتگي شده و پس از 12 سال بعد از آن يعني 2012 موجب ويراني و نابودي حيات خواهند شد. اين پيشگويي مجددا در سال 1980 در ژاپن قوت گرفت هنگامي که دانشمند رياضيدان ژاپني " هايدو ايتاکاوا" بيان داشت که مجموعه سيارات منظومه شمسي در اگوست سال 2012 در يک پديده اي نادر همگي در يک خط در پشت خورشيد قرار خواهند گرفت و اين موضوع سبب تغييرات شديد جوي و آب و هوايي در کره زمين و پايان حيات بر روي آن خواهد شد .



نکته عجيب تر اينکه اديان سه گانه آسماني در اين موضوع که سال 2012 سال مصيبت باري خواهد بود اتفاق نظر دارند .



در حاليکه قوم "مايا " معتقد است که بشر در دوره هاي مساوي زماني پنج هزار ساله عمر مي کند ، همين نظريه را در تورات شاهد هستيم که معتقد است خلقت انسان از زمان پيدايش و بقاي آن بر روي زمين پنج هزار سال طول خواهد کشيد که انتهاي آن بر اساس تورات سال 2012 مي باشد . اين پيشگويي موافق بسياري از پيشگوييهاي مسيحي مي باشد که غالب آنها از کتب عهد عتيق و تورات برگرفته شده و بيشتر مسيحيان همانند ما مسلمانان اعتقاد به ظهور مهدي در اخر الزمان دارند.



بسياري از مسيحيان بر اساس پيش بيني دانيال نبي در انجيل معتقدند که ظهور مهدي در تاريخ 2012 مي باشد .



شيخ امين جمال الدين در کتاب " عمر امت اسلام و نزديکي ظهور مهدي عليه السلام " مي گويد : به نظر من سال 2012 سال نابودي دول ت اسرائيل نيست بلکه سال شروع شکستها و نابودي اسرائيل به دست مهدي "عج" و يارانش خواهد بود و زوال پايان کيان اسرائيل به دست عيسي مسيح خواهد بود . مشابه اين کلام را مي توان در کتاب " يوم الغضب" نوشته شيخ سفر الحوالي يافت انجا که مي گويد:" سوال آخر و سخت اين است که روز خشم خداوند کي فرا مي رسد و خداوند چه وقت اين جرثومه پليدي ( اسرائيل) را از روي زمين محو خواهد کرد و چه وقت بيت امقدس از بند يهود آزاد خواهد شد... همانا پيش بيني دانيال صحيح است زيرا دوره بين سختي و فرج 45 سال خواهد بود و لذا مي گوييم با توجه به تاسيس اين جرثومه پليدي در سال 1967 مي توان گفت که پايان و يا شروع زوال آن در 45 سال بعد يعني 2012 خواهد بود .



نويسنده : راکان المجالي ـ ترجمه سارا مومني

روزنامه الدستور چاپ اردن





Will the World End in 2012?









Two years ago, Patrick Geryl, then 51, quit his job as a laboratory worker for a French oil company. He'd saved up just enough money to last him until December 2012. After that, he thought, he wouldn't need it anyway.



Instead, Geryl, a soft-spoken man who had studied chemistry in his younger years, started preparing for the apocalypse. He founded a "survival group" for likeminded men and women, aimed at living through the catastrophe he knew was coming.

He started gathering materials necessary to survive — water purifiers, wheelbarrows (with spare tires), dust masks and vegetable seeds. His list of survival goods runs 11 pages long.

"You have to understand, there will be nothing, nothing left," Geryl told ABC News from his home in Antwerp, Belgium. "We will have to start an entire civilization from scratch."







That's because Geryl believes the world as we know it will end in 2012. He points to the ancient Maya cyclical calendars, the longest of which last renewed itself approximately 5,125 years ago and is set to end again, supposedly with catastrophic consequences, in 2012. He speaks of the ancient Egyptians, who, he claims, saw 2012 as a year of great change too. And he points to science: NASA predicts a sharp increase in the number of sunspots and sun flares for 2012, he said, sure to cause electrical failures and satellite disruptions.

All this adds up, Geryl said, to unprecedented catastrophe. First, a polar reversal will cause the north to become the south and the sun to rise in the west. Shattering earthquakes, massive tidal waves and simultaneous volcanic eruptions will follow. Nuclear reactors will melt, buildings will crumble, and a cloud of volcanic dust will block out the sun for 40 years. Only the prepared will survive, Geryl said, and not even all of them.

These may sound like the ravings of a madman, or perhaps the head of a small apocalyptic sect. But Geryl is not the only one who believes in the apocalypse. Thousands of people worldwide seem to be preparing, in one way or another, for the end of days in 2012. Survival groups exist in Europe, Canada and the United States. A simple Google search for "2012" and "the end of the world" brings up nearly 300,000 hits. And the video-sharing Web site YouTube hosts more than 65,000 clips informing and warning viewers about their fate in 2012.
 

پیشتر در مقاله آتشی از مشرق ذکر شد که در اثر آتشفشان تامبورا در اندونزی در سال 1815 کسوف روی داد . با توجه به همزمانی ظهور دنباله دار و یا ستاره سرخ رنگ و کسوف خورشید احتمال دارد یکی از دلایل کسوف غیر طبیعی و غیر وقت ، قرار گرفتن دنباله داری در بین زمین و خورشید باشد.( الله اعلم )
"ان نشا ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین" (شعراء:4).

«ما اگر بخواهیم از آسمان نشانه و آیت قهری نازل گردانیم تا همه بر آن گردن نهند و خاضع شوند».

ابوبصیر گوید: از امام صادق(ع) درباره این آیه شنیدم فرمود: به زودی خداوند درباره آنان چنین خواهد گرد گفتم: اینان چه کسانی می باشند؟ فرمود: بنی امیه و یارانشان می باشند، گفتم آن نشانه و آیه چیست؟ فرمود: ایستادن خورشید بین اول ظهر تا وقت عصر و خارج شدن و پدیدار گشتن یک صورت تا سینه شخصی -که حسب و نسب او شناخته شده است- در خورشید، این پدیده در زمان سفیانی واقع شود در این هنگام سفیانی و دار و دسته او به هلاکت خواهند رسید.

* ابوبصیر در ادامه این روایت از امام صادق علیه السلام نقل می کند که واقعه ایستادن خورشید در آسمان در زمان یوشع بن نون هم اتفاق افتاده است. ( برای آگاهی بیشتر از طولانی شدن روز و ایستایی خورشید در وسط آسمان که همان توقف گردش زمین برای مدتی کوتاه است ، اینجا را کلیک کنید )

طبق روایات اسلامی، در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی (علیه السلام) حوادث بسیار عجیبی در جهان رخ می دهند که از زمان فرود آمدن آدم (علیه السلام) تا آن زمان بی سابقه می باشند.

در این ماه ستارۀ دنباله دار ناشناسی که از قبل وارد فضای منظومۀ شمسی شده است، با گازها و غبارهایی که همراه دارد، سبب سرخ شدن آسمان می گردد. ستارۀ یادشده در نیمۀ ماه رمضان، میان خورشید و زمین قرار می گیرد و باعث خورشید گرفتگی کلّی می شود. سپس، شهاب سنگی بزرگ از آن جدا می گردد و همراه با صدایی شدید در مشرق زمین فرو می افتد و ویرانی زیادی به بار می آورد و در پی آن، دود غلیظی آسمان را فرا می گیرد.

این ستاره، ضمن گردش در فضای منظومۀ شمسی، هنگامی که در نزدیکترین فاصله با زمین قرار می گیرد، اثر گرانشی آن سبب کندشدن حرکت زمین میشود و در بعد از ظهر یکی از روزها، مردم مشرق زمین شاهد ایستایی خورشید در میان آسمان خواهند بود و در همین حال، تصویر چهره و سینۀ امام علی (علیه السلام) در میان خورشید ظاهر می گردد.

همچنین، ستارۀ یادشده زمانی که در جهت عکس حرکت زمین به دور خود و از کنار آن عبور می کند، اثر گرانشی اش موجب حرکت وارونۀ زمین می شود و در پی این حادثه، جهانیان شاهد طلوع خورشید از مغرب و دو برابر شدن طول شب و روز خواهند بود. با دورشدن ستارۀ دنباله دار از زمین، این کره دوباره حرکت طبیعی خود را باز می یابد. در اواخر ماه رمضان، دنباله دار یادشده از میان ماه و زمین می گذرد و سبب ماه گرفتگی می شود. در همین ماه، در صبح روز بیست و سوم، از آسمان ندایی رحمانی مردم را به حق دعوت میکند و پس از غروب آفتاب در همان روز، پیامی شیطانی مردم را به سوی باطل فرا می خواند.

 در متون زرتشتیان آمده است:

... در آسمان نشانه گوناگون پیدا باشد...( زند بهمنیَسن، ص ۱۱، ف ۶ ، بند ۴ )

در کتاب مقدّس می خوانیم :

و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود...* و آن گاه پسر انسان( عیس




مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: